احساس بدیه وقتی میبینی یه نفری که داره بت لبخند میزنه و سلام و علیک میکنه چن ماه پیشش براش حادثه ای پیش اومده که اگه تعریف کنه مغزت تو سرت بالانس میزنه و از دهن یکی دیگه تو شنیدی.شنیدی که پدرش یه زمین میخره و فروشنده اصرار به پس دادن میکنه و وقتی را به جایی نمیبره اون مرد محترمو میدزده و میبره سه روز شکنجه میده که به مقصودش برسه و نمیرسه و مثه پشه میکشه.احساس بدیه وقتی میفهمی دنیا اون روی دیگه شم هست.که جنایت داره که سرطان داره که مرگ هست و تو هم ممکنه یکی از اون کاندیدا باشی و نمیدونی.احساس بدیه که وقتی میبینی خیلیا که تمام احتیاطا رو هم کردن و خواستن از لای این چیزا لیز بخورن بازم دمشون گیر کرده.احساس بدیه وقتی میشنوی تو یه لباس فروشی زنانه حدود چهل تا زنو از تو اتاق پرو میدزدن و میبرن میکشن و تمام اعضاشونو در میارن میفروشن و احساس بدتریه وقتی میفهمی کار دو تا دکتره ٬دکترایی که سوگند بقراط خوردن.احساس بدیه کلا.
متاسفانه دیگه اون امنیت و آرامش از بین رفته...
جاش چی میخواد بیاد ...خدا رحم کنه
احساس بدیه /همیشه در این مواقع فکر میکنم اگه ما جای یکی از اینا بودم..../احساس بدیه...
خدا نیاره