زاغکی قالب پنیری دید...به دهان برگرفت و زود پرید...بر درختی نشست در راهی که ازآن میگذشت روباهی
نتیجه گیری: اولا اگه یه پنیری افتاده در راهی بزن به منقار و در رو و اصلا نپرس ماله کیه و این صوبتا...بعدشم هرچی زدی به جیب مواظب باش همیشه یه پدر سوخته ای هس ازت بزنه با زرنگی پس ۱- هرچی که تونستی یه گاز ازش بزنی٬ بزن!.۲- مواظب باش از چنگت در نیارن ۳- میتونی همیشه گزینه در آوردن دارایی مردم از چنگشونو امتحان کنی و ایرادی نداره!...
بابا آب داد.بابا نان داد.
نتیجه گیری: ۱- اولا بابا اصلا حق استراحت نداره و تا آخر عمرش هی باس بده ۲- اگه چل سالتم شد همچنان میتونی مثه دماغ آویزون بابا باشی و اونم باز بده! ۳- هر پرس نون و آب خونه بابا چن در میاد؟نمیزاری به حساب چرا؟
آن مرد آمد.آن مرد با اسب آمد.
نتیجه گیری:۱- اولا خداتونو شکر کنین باباتون یه پیکان ۴۷ داره که ملت قبلا اسب داشتن ۲- اسب اگه شکل قاطر بود به شما ربطی نداره ما به نقاش گفتیم اینجوری بکشه و اینجوریا داداش! ۳- ۴۰ بار با خودکار ۴ رنگ از رو همین درس اوس شعر بنویس حالا ببینم.(چون تو هم اسبی خبر نداری!)
سلام
وبلاگ خوبی داری مطالبت هم جالبه
به وبلاگم سر بزن مطمئنم میتونی کمکم کنی این وبلاگ رو جهانی کنم . مطلب و یا نظرت رو بفرست به اسم خودت تو وبلاگم استفاده میکنم.
داداش کوزه همون بغل دستته وردار آبشو بخور!
این درس ها برای بزرگتر ها بد آموزی داره که میرن باز خوانی میکنن کتاب ها رو
بچه های الان با این چیزا اموزش نمیبینن کلن یه لگد میزنن زیر کاسه کوزه اینا خودشون از برن به مدد رسانه های متعدد جمعی و غیر جمعی
بله خب بر منکرش نعلت!
سلام شما لینک شدین دوست داشتین منو با اسم عاشقانه های آرمیتا لینک کنید . الانم تو یه موردی به نظرتون خیلی احتیاج دارم خواهش میکنم یه سری بزنید و نظر تون رو بدید ممنون میشم
کردیم
با مریم موافقم. نیازی به این همه ظرایف نیست.